جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Accessory
01
اکسسوری, زیورآلات
an item, such as a bag, hat, piece of jewelry, etc., that is worn or carried because it makes an outfit more beautiful or attractive
مثالها
A belt can be both a practical and stylish accessory for jeans or dresses.
یک کمربند میتواند هم یک اکسسوری کاربردی و هم شیک برای شلوار جین یا لباس باشد.
Adding a scarf as an accessory can make a simple outfit more elegant.
اضافه کردن یک شال به عنوان اکسسوری میتواند یک لباس ساده را شیکتر کند.
02
لوازم جانبی, مکمل
something extra that adds to the usefulness or effectiveness of another item
مثالها
The car charger is a handy accessory for keeping devices powered during road trips.
شارژر ماشین یک لوازم جانبی کاربردی برای تأمین برق دستگاهها در طول سفرهای جادهای است.
A backpack with multiple compartments is a practical accessory for organizing school supplies.
یک کوله پشتی با چندین بخش یک لوازم جانبی عملی برای سازماندهی لوازم مدرسه است.
03
همدست, لوازم جانبی
someone who helps another person commit a crime
accessory
01
یدکی, اضافی
providing extra support or assistance
مثالها
She wore an accessory necklace that complemented her dress.
او یک گردنبند اکسسوری پوشیده بود که لباسش را تکمیل میکرد.
The car had accessory features, such as custom rims and tinted windows.
ماشین دارای ویژگیهای جانبی بود، مانند رینگهای سفارشی و پنجرههای رنگی.
02
همدست, فرعی
aiding and abetting in a crime
درخت واژگانی
accessorial
accessory
