جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Mini
01
لباس کوتاه (دامن، پیراهن، کت), پیراهن کوتاه
a very short skirt or dress that does not reach the knees
مثالها
She wore a mini to the summer party, enjoying the warm weather.
او در مهمانی تابستانی یک مینی پوشید، از هوای گرم لذت برد.
The fashion show featured a variety of minis in bright colors and bold patterns.
نمایش مد شامل انواع مینی با رنگهای روشن و طرحهای جسورانه بود.
mini
01
کوتاه
very small, usually smaller than the standard or usual size
مثالها
The mini cupcakes were bite-sized and perfect for snacking.
کاپکیکهای مینی به اندازه یک لقمه بودند و برای میانوعده عالی بودند.
She carried a mini umbrella in her purse for unexpected rain showers.
او یک چتر مینی در کیف دستیاش برای بارانهای ناگهانی حمل میکرد.



























