جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Microsurgery
01
ریزجراحی
a precise surgical technique that uses a microscope for intricate procedures on small structures
مثالها
Microsurgery helped Lisa regain feeling in her fingers after a nerve injury.
میکروسرجری به لیزا کمک کرد تا پس از آسیب عصبی، احساس را در انگشتانش بازیابد.
Mark 's delicate eye surgery involved microsurgery to fix the retina.
جراحی ظریف چشم مارک شامل میکروسرجری برای ترمیم شبکیه بود.
درخت واژگانی
microsurgery
surgery
surge
