جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
medium-sized
مثالها
The medium-sized dog was just the right fit for their family, not too big for their apartment yet not too small to enjoy outdoor activities.
سگ متوسطالاندازه برای خانوادهشان کاملاً مناسب بود، نه خیلی بزرگ برای آپارتمانشان و نه خیلی کوچک برای لذت بردن از فعالیتهای بیرون.
She bought a medium-sized backpack for her hiking trip, providing enough space for essentials without being too bulky.
او یک کوله پشتی با اندازه متوسط برای سفر کوهنوردی خود خرید، که فضای کافی برای وسایل ضروری فراهم میکرد بدون اینکه خیلی حجیم باشد.



























