جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Mahi-mahi
01
*گالیت
a type of fish known for its firm texture and mild flavor
مثالها
She prepared the mahimahi by grilling it with a squeeze of lemon juice.
او ماهی-ماهی را با فشردن کمی آب لیمو کباب کرد.
The mahimahi tacos were a hit at the party, topped with fresh cabbage slaw and avocado.
تاکوهای ماهی-ماهی در مهمانی موفقیت بزرگی بودند، که با کلم تازه و آووکادو تزئین شده بودند.
02
گوشت ماهی دورادو, ماهی-ماهی
the flesh of mahi-mahi eaten as food
مثالها
She prepared the mahi-mahi by grilling it with a squeeze of lemon juice.
او ماهیماهی را با کباب کردن آن به همراه کمی آب لیمو آماده کرد.
The mahi-mahi tacos were a hit at the party, topped with fresh cabbage slaw and avocado.
تاکوهای ماهی-ماهی در مهمانی موفقیت بزرگی بودند، که با سالاد کلم تازه و آووکادو تزئین شده بودند.



























