جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
artfully
01
ماهرانه, با هنر
in a way that displays creative talent, aesthetic taste, or design precision
مثالها
The flowers were artfully woven into a crown.
گلها به طور هنرمندانهای به یک تاج بافته شده بودند.
He artfully composed the photograph with natural light.
او عکس را هنرمندانه با نور طبیعی ترکیب کرد.
Disapprovingمثالها
He artfully dodged the question without seeming evasive.
او ماهرانه از سؤال طفره رفت بدون اینکه طفرهرو به نظر برسد.
The documents were artfully altered to avoid suspicion.
اسناد ماهرانه تغییر داده شدند تا از شک جلوگیری شود.
03
ماهرانه
in a disingenuous manner
درخت واژگانی
artfully
artful
art
