جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
verknüpfen
[past form: verknüpfte]
01
ارتباط دادن, وصل کردن، توأم کردن
مثالها
Das Programm verknüpft die Datenbanken automatisch.
برنامه به طور خودکار پایگاههای داده را متصل میکند.
Diese App verknüpft deine Fitnessdaten mit deinem Kalender.
این برنامه دادههای تناسب اندام شما را با تقویمتان پیوند میدهد.



























