جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
verbessern
01
بهبود دادن, تقویت کردن
مثالها
Der Lehrer verbessert die Fehler im Aufsatz.
معلم اشتباهات را در مقاله تصحیح میکند.
Ich muss meine Fehler im Text verbessern.
من باید اشتباهاتم را در متن تصحیح کنم.
02
بهتر شدن, بهبود یافتن
مثالها
Meine Kinder haben sich in der Schule verbessert.
فرزندان من در مدرسه بهبود یافتهاند.
Sein Gesundheitszustand verbessert sich langsam.
وضعیت سلامتی او به آرامی بهبود مییابد.



























