جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
verbieten
01
منع کردن, قدغن کردن، ممنوع کردن
مثالها
Der Lehrer verbietet Handys im Unterricht.
معلم تلفنهای همراه را در کلاس ممنوع میکند.
Der Arzt hat Alkohol verboten.
دکتر الکل را ممنوع کرده است.
جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
منع کردن, قدغن کردن، ممنوع کردن