جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
stoßen
[past form: stieß]
01
ضربه زدن, برخورد کردن
مثالها
Er stößt die Tür mit dem Fuß auf.
او در را با پایش هل میدهد.
Der Autofahrer stieß das Motorrad um.
راننده ماشین موتورسیکلت را واژگون کرد.
02
ضربه خوردن, برخورد کردن
مثالها
Ich habe mich am Tisch gestoßen.
من به میز برخورد کردم.
Er stieß sich den Kopf an der Schranktür.
او سرش را به در کابینت زد.



























