جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Die Stellung
[gender: feminine]
01
موقعیت شغلی, شغل
مثالها
Sie hat eine leitende Stellung in der Firma.
او یک موقعیت مدیریتی در شرکت دارد.
Die Stellung als Projektmanager erfordert viel Erfahrung.
موقعیت به عنوان مدیر پروژه به تجربه زیادی نیاز دارد.
02
نگرش, دیدگاه
مثالها
Seine Stellung zu diesem Thema ist klar.
موضع او در این موضوع روشن است.
Die Regierung änderte ihre Stellung nach den Protesten.
دولت پس از اعتراضات موضع خود را تغییر داد.



























