جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Das Medium
[gender: neuter]
01
رسانه
مثالها
Soziale Medien verändern die politische Diskussion.
رسانههای اجتماعی در حال تغییر بحث سیاسی هستند.
Dieses Medium berichtet objektiv über die Krise.
این رسانه به طور عینی درباره بحران گزارش میدهد.
02
وسیله, واسطه
مثالها
Wasser ist das Medium für diese chemische Reaktion.
آب وسیله این واکنش شیمیایی است.
Die Blockchain dient als Medium für sichere Transaktionen.
بلاکچین به عنوان وسیلهای برای تراکنشهای امن عمل میکند.
03
محیط, محدوده
مثالها
Bakterien wachsen in diesem Nährmedium optimal.
باکتریها در این محیط کشت بهطور بهینه رشد میکنند.
Das Vakuum ist das Medium für diese Experimente.
خلاء محیط این آزمایشها است.



























