جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
meckern
[past form: meckerte]
01
معمع کردن (بز)
مثالها
Die Ziegen meckern auf der Weide.
بزها در چراگاه بع بع میکنند.
Das kleine Zicklein meckert nach seiner Mutter.
بزغاله کوچک برای مادرش میبافد.
02
غرغر کردن



























