جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Die Kugel
[gender: feminine]
01
گلوله, تیر
مثالها
Die Kugel fliegt schnell durch die Luft.
گلوله به سرعت در هوا پرواز میکند.
Er hat die Kugel aus der Waffe geladen.
او گلوله را در اسلحه گذاشت.
02
کره
مثالها
Der Käse hat die Form einer Kugel.
کره سطحی صاف دارد.



























