جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
kräftig
01
شدید, شدیدا
مثالها
Die Suppe musst du kräftig würzen.
شما باید سوپ را محکم چاشنی بزنید.
Der Wind wehte kräftig vom Meer.
باد شدیداً از دریا میوزید.
02
قوی, نیرومند، محکم
مثالها
Vor seiner Krankheit war er ein kräftiger Mann.
قبل از بیماریاش، او مردی قوی بود.
Der Junge hat einen kräftigen Händedruck.
پسر یک دستدادن محکم دارد.



























