جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
integrieren
[past form: integrierte]
01
تلفیق کردن, ادغام کردن، همسان کردن
مثالها
Die Software wird in unser System integriert.
نرمافزار در سیستم ما ادغام میشود.
Wir integrieren neue Funktionen in die App.
ما در حال ادغام ویژگیهای جدید در برنامه هستیم.



























