جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
feststellen
01
متوجه شدن
مثالها
Der Arzt stellt eine Krankheit fest.
پزشک یک بیماری را تشخیص میدهد.
Ich habe festgestellt, dass die Tür offen war.
من متوجه شدم که در باز بود.
02
اعلام کردن
مثالها
Die Polizei stellte die Identität des Täters fest.
پلیس هویت مجرم را تعیین کرد.
Der Lehrer stellte fest, dass die Prüfung zu schwer war.
معلم تشخیص داد که امتحان خیلی سخت بود.



























