جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Die Etappe
[gender: feminine]
01
مرحله
مثالها
Die Tour de France besteht aus 21 Etappen.
تور دو فرانس از 21 مرحله تشکیل شده است.
Die erste Etappe des Projekts ist abgeschlossen.
مرحله اول پروژه تکمیل شده است.
02
پشت جبهه, پایگاه
مثالها
Die Soldaten wurden zur Etappe zurückgeschickt.
سربازان به مرحله فرستاده شدند.
Die Etappe versorgte die Front mit Medikamenten.
مرحله جبهه را با دارو تأمین میکرد.



























