جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
eng
[comparative form: enger][superlative form: engsten]
01
تنگ, باریک
مثالها
Die Hose ist zu eng.
شلوار خیلی تنگ است.
Die Straße ist sehr eng.
خیابان بسیار باریک است.
02
تنگاتنگ, نزدیک
مثالها
Wir haben ein enges Verhältnis.
ما یک رابطه نزدیک داریم.
Sie arbeitet eng mit dem Team zusammen.
او بهطور نزدیک با تیم کار میکند.



























