جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
darlegen
01
بیان کردن, تشریح کردن، شرح دادن
مثالها
Der Professor legte die Theorie anhand von Diagrammen dar.
استاد با استفاده از نمودارها نظریه را توضیح داد.
Sie legte den Kunden die Vorteile des Systems dar.
او مزایای سیستم را به مشتریان به تفصیل توضیح داد.



























