جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
das
01
[حرف تعریف اسامی خنثی مشخص]
مثالها
Das Kind spielt im Garten.
کودک در باغ بازی میکند.
Das Auto ist blau.
ماشین آبی است.
das
01
[ضمیر موصولی], که
مثالها
Das Spiel, das spannend verlief, habe ich angeschaut.
بازی که هیجانانگیز بود، تماشا کردم.
Das Buch, das auf dem Tisch liegt, gehört mir.
کتابی که روی میز قرار دارد متعلق به من است.
02
[ضمیر اشاره], این
مثالها
Das habe ich gemacht.
این را من انجام دادم.
Das ist mein Haus.
این خانه من است.



























