جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
behindern
01
مانع شدن, جلو گرفتن
مثالها
Der Stuhl behindert mich beim Gehen.
صندلی در راه رفتن من مانع ایجاد میکند.
Die Bauarbeiten behindern den Verkehr in der Innenstadt.
کارهای ساختمانی ترافیک در مرکز شهر را مختل میکنند.



























