جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
vermillon
01
سرخ, گلگون
مثالها
Elle a peint ses lèvres en vermillon.
Le coucher de soleil était d' un rouge vermillon.
Le vermillon
[gender: masculine]
01
رنگ سرخ, رنگ گلگون
مثالها
L' artiste utilise du vermillon pur pour ses peintures.
هنرمند از شنگرف خالص برای نقاشیهایش استفاده میکند.
Ce rouge vermillon rappelle les laques chinoises.
این قرمز ورمیلون لاکهای چینی را به یاد میآورد.
02
قرمزدانه مکزیکی (حشره)
مثالها
Les Aztèques utilisaient le vermillon pour teindre les tissus.
آزتکها از ورمیلیون برای رنگرزی پارچهها استفاده میکردند.
Ce vermillon est plus cher que les autres pigments rouges.
این شنگرف از سایر رنگدانههای قرمز گرانتر است.
