جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La serre
[gender: feminine]
01
پنجهها (پرنده شکاری), چنگال
مثالها
L' aigle a saisi le poisson avec ses serres acérées.
عقاب ماهی را با چنگالهای تیز خود گرفت.
Les serres du faucon peuvent exercer une pression énorme.
چنگالهای شاهین میتوانند فشار عظیمی وارد کنند.
02
گلخانه, گرمخانه
مثالها
Nous cultivons des tomates dans la serre en hiver.
ما در زمستان گوجهفرنگی در گلخانه پرورش میدهیم.
Cette serre high - tech utilise l' énergie solaire.
این گلخانه پیشرفته از انرژی خورشیدی استفاده میکند.



























