جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Le serpent
[gender: masculine]
01
مار
مثالها
Le serpent glisse sur le sol.
مار روی زمین میلغزد.
Ce serpent est venimeux.
این مار سمی است.
02
آدم خائن, مار خوش خط و خال
مثالها
Il est un serpent qui a trahi ses amis.
او یک مار است که دوستانش را خیانت کرد.
Ne fais pas confiance à ce serpent.
به این مار اعتماد نکن.
03
صف طولانی
مثالها
Il y a un serpent devant le magasin.
یک سرپنت جلوی مغازه وجود دارد.
Le serpent de voitures ne finit jamais.
مار ماشینها هرگز تمام نمیشود.



























