جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
prêt
01
آماده, حاضر
مثالها
Le dîner est prêt à être servi.
شام برای سرو آماده است.
Je serai prêt dans cinq minutes.
من در پنج دقیقه آماده خواهم شد.
Le prêt
[gender: masculine]
01
وام
مثالها
J' ai demandé un prêt pour acheter ma voiture.
من برای خرید ماشینم برای وام درخواست دادم.
Les prêts étudiants ont des taux avantageux.
وامهای دانشجویی نرخهای مطلوبی دارند.



























