جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
prendre un coup de vieux
01
ناگهان پیر شدن, یک شبه پیر شدن
مثالها
Après sa maladie, il a pris un coup de vieux.
Cette photo me fait prendre un coup de vieux.
جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
ناگهان پیر شدن, یک شبه پیر شدن