جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
paisible
01
آرام, آسوده، بیدغدغه
مثالها
C' est un village paisible entouré de nature.
این یک روستای آرام است که با طبیعت احاطه شده است.
Elle mène une vie paisible à la campagne.
او در روستا زندگی آرامی را پیش میبرد.



























