جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Le malaise
[gender: masculine]
01
کسالت, بیماری
مثالها
Il a ressenti un malaise après être resté debout trop longtemps.
او پس از ایستادن بیش از حد طولانی، ناخوشی احساس کرد.
Le malaise a duré quelques minutes avant de passer.
ناخوشی چند دقیقه طول کشید قبل از اینکه برطرف شود.



























