جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
long
01
دراز, بلند
مثالها
Ce pont est le plus long de France.
این پل بلندترین پل در فرانسه است.
Elle porte une robe longue jusqu' aux chevilles.
او یک لباس بلند تا مچ پا میپوشد.
02
طولانی
مثالها
L' attente a été longue à l' hôpital.
انتظار در بیمارستان طولانی بود.
Nous avons eu un long débat sur ce sujet.
ما یک بحث طولانی در مورد این موضوع داشتیم.
Le long
[gender: masculine]
01
درازا, طول
مثالها
Il a mesuré le long du mur avec un mètre ruban.
او طول دیوار را با متر نواری اندازهگیری کرد.
Le long de la rivière est couvert d' arbres.
طول در امتداد رودخانه با درختان پوشیده شده است.



























