جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Le lit
[gender: masculine]
01
تختخواب, تخت، بستر
مثالها
Il dort dans un grand lit.
او در یک تختخواب بزرگ میخوابد.
Le lit est confortable.
تخت راحت است.
02
بستر رودخانه, کف رودخانه
مثالها
Le lit de la rivière est large ici.
بستر رودخانه اینجا پهن است.
L' eau coule au fond du lit.
آب در کف بستر جاری میشود.



























