جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La laisse
[gender: feminine]
01
قلاده
مثالها
Le chien marche calmement en tirant sur sa laisse.
سگ در حالی که بند خود را میکشد، با آرامش راه میرود.
Elle a attaché son chien à la laisse avant de sortir.
او سگش را به بند بست قبل از بیرون رفتن.
02
لب دریا, حاشیه ی ساحل (و آب)
مثالها
La laisse de mer est couverte d' algues et de coquillages.
Laisse de mer با جلبکهای دریایی و صدفها پوشیده شده است.
Les enfants jouent sur la laisse après la marée basse.
کودکان روی laisse بعد از جزر بازی میکنند.



























