جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
L'heure
[gender: feminine]
01
ساعت, زمان، موقع، وقت
مثالها
La réunion commence à cette heure.
جلسه در این ساعت شروع میشود.
Il travaille huit heures par jour.
او هشت ساعت در روز کار میکند.
02
دوران, عصر
مثالها
C' était une grande heure pour la science.
این یک ساعت بزرگ برای علم بود.
Nous vivons à une heure de changements rapides.
ما در یک ساعت از تغییرات سریع زندگی میکنیم.



























