جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La gorge
[gender: feminine]
01
گلو
مثالها
J' ai mal à la gorge depuis ce matin.
از امروز صبح گلویم درد میکند.
La gorge permet de respirer et d' avaler.
گلو اجازه تنفس و بلع را میدهد.
02
ژرفدره, دره تنگ
مثالها
Les randonneurs traversent une gorge spectaculaire.
کوهنوردان از یک دره خیرهکننده عبور میکنند.
La rivière coule au fond de la gorge.
رودخانه در کف دره جریان دارد.



























