جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La copin
[gender: feminine]
01
دوستِ دختر, دوست، رفیق
مثالها
Mon copain m' aide toujours avec mes devoirs.
دوست من همیشه در تکالیفم به من کمک میکند.
Elle a invité ses copines à sa fête.
او دوستانش را به مهمانی خود دعوت کرد.
02
دوستدختر, معشوقه
مثالها
Mon copain habite à Paris.
دوست پسرم در پاریس زندگی میکند.
Sa copine est très gentille.
دوست دخترش بسیار مهربان است.



























