جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Le chiffon
01
کهنه, پارچه کهنه
مثالها
Elle portait un vieux chiffon pour travailler dans le jardin.
او یک کهنه قدیمی برای کار در باغ میپوشید.
Les enfants jouaient avec des chiffons colorés.
کودکان با کهنههای رنگی بازی میکردند.
02
پارچه کهنه, کهنه
مثالها
Il essuie la table avec un vieux chiffon.
او میز را با یک کهنه قدیمی پاک میکند.
J' ai besoin d' un chiffon pour polir les verres.
من به یک کهنه برای براق کردن شیشهها نیاز دارم.



























