جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Le bronze
[gender: masculine]
01
برنز, مفرغ
مثالها
La statue est faite en bronze et date du 18ème siècle.
مجسمه از برنز ساخته شده و متعلق به قرن هجدهم است.
Il a remporté une médaille de bronze aux Jeux Olympiques.
او یک مدال برنزی در بازیهای المپیک به دست آورد.
02
شی برنزی, مجسمهی برنز
مثالها
Le musée expose un beau bronze antique.
موزه یک برنز باستانی زیبا را به نمایش میگذارد.
Ce bronze représente un guerrier grec.
این برنز یک جنگجوی یونانی را به تصویر میکشد.



























