جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Le bricolage
[gender: masculine]
01
خرده کاری, تعمیر جزیی
مثالها
J' ai passé mon dimanche à faire du bricolage.
یکشنبهام را به انجام کارهای دستی گذراندم.
Le bricolage est devenu mon passe-temps favori.
تعمیرات به سرگرمی مورد علاقه من تبدیل شده است.



























