جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La suficiencia
01
شایستگی, بسندگی
مثالها
Evaluaron la suficiencia de los candidatos para el puesto.
آنها کفایت نامزدها را برای سمت ارزیابی کردند.
La suficiencia de la formación académica garantiza un buen desempeño.
کفایت آموزش آکادمیک عملکرد خوب را تضمین میکند.



























