جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
propiciar
01
موجب شدن, فراهم کردن
مثالها
El nuevo acuerdo propició un clima de confianza.
توافقنامه جدید ایجاد کرد یک فضای اعتماد را.
La calma propició la solución del conflicto.
آرامش تسهیل کرد حل مناقشه را.



























