جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
El presagio
01
غیبگویی
مثالها
Tuve un presagio de que algo malo iba a pasar.
من یک پیشآگاهی داشتم که اتفاق بدی قرار است بیفتد.
Su sueño fue un presagio de éxito en el futuro.
رویای او نشانهای از موفقیت در آینده بود.



























