جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
tiritar
01
لرزیدن
مثالها
El niño tiritaba por el frío en la nieve.
کودک از سرما در برف میلرزید.
Mis manos tiritaban mientras sostenía la bebida caliente.
دستهایم در حالی که نوشیدنی گرم را نگه میداشتم میلرزید.



























