جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
temblar
01
لرزیدن
مثالها
María tembló al escuchar la noticia.
ماریا با شنیدن خبر لرزید.
Mis manos temblaban mientras escribía la carta.
دستهایم میلرزید در حالی که نامه را مینوشتم.
جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
لرزیدن