جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
distanciar
01
فاصله گرفتن
مثالها
Con el tiempo, ellos empezaron a distanciarse.
با گذشت زمان، آنها شروع به فاصله گرفتن کردند.
La pareja se distanció después de mudarse a ciudades diferentes.
این زوج پس از نقل مکان به شهرهای مختلف از هم دور شدند.
02
دور کردن, جدا کردن
مثالها
Decidieron distanciar a los niños de la discusión.
آنها تصمیم گرفتند کودکان را از بحث دور کنند.
Es importante distanciar los hechos de los rumores.
مهم است که حقایق را از شایعات دور نگه داریم.



























