جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
disputado
01
تنگاتنگ (مسابقه), نزدیک
مثالها
La elección estuvo disputada hasta el final.
انتخابات تا پایان مورد مناقشه بود.
El debate estuvo muy disputado.
بحث بسیار disputado بود.
جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
تنگاتنگ (مسابقه), نزدیک