جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
digerir
01
هضم کردن
مثالها
El estómago digiere los alimentos.
معده غذا را هضم میکند.
Algunas personas no pueden digerir la lactosa.
برخی افراد نمیتوانند لاکتوز را هضم کنند.
02
متوجه شدن, بهخاطر سپردن
مثالها
Necesito tiempo para digerir esta información.
من به زمان نیاز دارم تا این اطلاعات را هضم کنم.
Todavía no he digerido todo lo que pasó ayer.
من هنوز همه چیزهایی که دیروز اتفاق افتاد را هضم نکردهام.



























