جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
descuidado
01
بیاحتیاط
مثالها
El conductor descuidado causó un accidente.
راننده بیدقت باعث یک تصادف شد.
Juan es descuidado con su ropa.
خوان با لباسهایش بیدقت است.
02
نامنظم, نامرتب، شلخته
مثالها
Su habitación está descuidada.
اتاق او بههمریخته است.
El jardín descuidado necesita limpieza.
باغ رها شده نیاز به تمیز کردن دارد.



























