جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
El comunista
[gender: masculine]
01
کمونیست
مثالها
El comunista participó en la manifestación.
کمونیست در تظاهرات شرکت کرد.
Muchos comunistas apoyan la igualdad social.
بسیاری از کمونیستها از برابری اجتماعی حمایت میکنند.
comunista
01
کمونیستی
مثالها
Las ideas comunistas influyen en su política.
ایدههای کمونیستی بر سیاست آنها تأثیر میگذارند.
Un país comunista tiene propiedad estatal.
یک کشور کمونیستی دارای مالکیت دولتی است.



























