جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La claridad
[gender: feminine]
01
شفافیت, وضوح
مثالها
Necesito más claridad en tus instrucciones.
من به وضوح بیشتری در دستورالعملهای شما نیاز دارم.
La claridad en su explicación ayudó a todos los estudiantes.
وضوح در توضیح او به همه دانشآموزان کمک کرد.
02
نور, روشنایی
مثالها
La claridad de la mañana iluminaba el jardín.
وضوح صبح باغ را روشن میکرد.
Necesitamos más claridad en esta habitación.
ما به روشنی بیشتری در این اتاق نیاز داریم.
03
رک و راستی
مثالها
Aprecio la claridad de tu opinión.
من از وضوح نظر شما قدردانی میکنم.
La claridad en sus palabras me sorprendió.
وضوح در کلماتش مرا شگفتزده کرد.



























