جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
claro
01
روشن (توصیف رنگ)
مثالها
Me gusta el azul claro para las paredes.
من آبی روشن را برای دیوارها دوست دارم.
Pintaron la habitación de un tono claro.
آنها اتاق را با یک رنگ روشن رنگ کردند.
02
واضح, آشکار
مثالها
La señal es clara y fácil de seguir.
سیگنال واضح است و دنبال کردن آن آسان است.
Dejaron instrucciones claras para los invitados.
آنها دستورالعملهای روشنی برای مهمانان گذاشتند.
03
شفاف
مثالها
El agua del río es muy clara.
آب رودخانه بسیار شفاف است.
La ventana estaba limpia y clara.
پنجره تمیز و شفاف بود.
04
روشن
مثالها
El día estaba claro y soleado.
روز آشکار و آفتابی بود.
La lámpara da una luz clara y agradable.
چراغ نوری روشن و دلپذیر میدهد.



























